رواق منظر چشم
اسبش تا کرانه رواق که به ماتم به آنجا نشسته بودند بیاوردند و برنشست، ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 346 )، امیر [ مسعود ] برخاست از رواق و در سرای شد، ( تاریخ بیهقی ).
یکی به تیم سپنجی همی نیابد راه
ترا رواق ز نقش و نگار چون ارم استناصرخسرو
طاق و رواق ساز به دروازه عدم
باج و دواج نه به سراپرده امانخاقانی
رواقی جداگانه دید از عقیق
ز بنیاد تا سر به گوهر غریقنظامی
گرد بر گرد آن رواق بهشت
سرخی لاله دید و سبزی کشتنظامی
آفتاب از منظر افتد در رواق
گر ترا بیند بدین خوش منظریسعدی
- رواق منظر چشم :مردم، ( از آنندراج )، مردمک دیده، ( ناظم الاطباء ) :
رواق منظر چشم من آشیانه تست
کرم نما و فرودآ که خانه خانه تستحافظ
|| ایوانی که در مرتبه دوم ساخته باشند، ( از برهان قاطع )، ایوانی که در مرتبه دوم عمارت ساخته باشند، ( آنندراج ) ( غیاث اللغات )، || ( اِخ ) مدرس زنون قبرسی، رجوع به رواقیان شود.
رواق [رِ ] ( ع اِ ) ابرو، ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ) ( از معجم متن اللغة )، || گوسپند ماده شاخدار، ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد )، || اول شب و آخر شب، ( منتهی الارب )، الرواق من اللیل : مقدمه و جانبه، ( اقرب الموارد ) ( از معجم متن اللغة ).
رواق [ رَ ] ( ص ) صاف، خالص، صاف کرده شده، ( ناظم الاطباء ) ( از اشتینگاس ).
رواق [ رَ ] ( اِخ ) ده کوچکی است از دهستان بویراحمد سردسیر بخش کهکیلویه شهرستان بهبهان واقع در 33هزارگزی شمال شرقی بهبهان و 22هزارگزی شمال راه آرو به بهبهان، دارای 40 تن جمعیت است، ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6 ).
- ۰۳/۰۱/۰۹